30

تا تعین در هم نریزد و خرد نشود تکامل حاصل نمیشود».

چند روزی بود داشتم به مسئله تعینات» فکر میکردم که امروز با این جمله شهید مطهری مواجه شدم. میدانید تعین چیست؟! تعین، بند است. تعین، سلسله است. تعین، زنجیر است. تعین، قید است. اصل تعین و قید خوب است و آدم بی قید را کسی قبول ندارد و دوست ندارد. اما این که این قید چه چیزی باشد مهم است. این که چگونه با این قید تعامل بشود مهم است. تقید به خانواده خیلی خوب است و کسی که مقید به خانواده نباشد میشود بی خانواده، اما تقید بیش از اندازه به خانواده و محبت نا به جا، آدمهایی را درست میکند که بخاطر حفظ مثلا جانِ پسرشان، پسرشان را از رفتن به صحنه دفاع منع میکنند و خاک وطن را به ترس میفروشند. میبینید؟! همان تقید به خانواده ای که اگر کسی نداشت بی خانواده میشد، اگر در مواجهه با امری مهم تر ظهور پیدا کند انسان را ترسو می نمایاند و خائن. حالا لازم نیست صحنه را انقدر هم جنایی بکنیم، روزمره با خیلی از این تقید ها درگیریم. من مقیدم حتما صبح ها آب پرتقال بخورم و اگر نخورم» عمرا اتفاقی بیفتد! ولی چون بدنم را عادت نداده ام، سردرد میگیرم، الکی! بعد همین قید میشود شرط ازدواج و اگر شوهر بنده خدا توانایی تامین روزانه سه لیوان آب پرتقال اصل را نداشته باشد، از گزینه های مطلوب حذف میشود. خیلی مسخره شد؟! همین است. قید های ما هم گاهی اوقات همین قدر مسخره است؛ منتهی چون خیلی فراگیر است و همه به این قیدِ مسخره ی ما مقیدند، مسخره بودنش خوب جلوه نمیکند. ان شاءالله چند سال دیگر که برای نوه هایمان داشتیم تعریف میکردیم از این قیدها، نوه هایمان که با تعجب پرسیدند واقعا؟!» و ما گفتیم رسم بود دیگه»، متوجه مسخره بودنش میشویم. این خط و این نشان!

این کلیاتش! جزئی تر و مصداقی تر هم میشود نوشت. ولی فکر کنم هرکس میتواند خودش بنشیند و مصادیقش را پیدا کند. مصادیق تعینات خوب و تعینات بد. بعد بنشیند خوب ها را محکم تر کند و بد ها را پاره! لیکن گفته بودم دیگر، ما وقت این کارها را نداریم. برویم به کارهای مهم ترمان برسیم عزیز جان.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها